مسئله ی مقدس

یک مسئله‌ی بسیار مهم، پرداختن به شرکتهای دانش‌بنیان است .

مسئله ی مقدس

یک مسئله‌ی بسیار مهم، پرداختن به شرکتهای دانش‌بنیان است .

نقش اقتصاد دانش،بنیان در اشتغال پایدار


 

اقتصاد دانش بنیان از پایه های سیاست های اقتصاد مقاومتی محسوب می شود و نقش مهمی در ایجاد اشتغال پایدار دارد که با برنامه ریزی و تلاش در استفاده از دانش و خلاقیت نخبگان و فراهم آوردن محیطی مناسب برای نوآوری می تواند راهگشای بسیاری از مسائل جامعه شود.

دانش در عصر جدید اقتصادی، منبع اصلی ثروت به شمار می رود و این دوره  را عصر دانش می نامند. از این رو دانش را می توان عامل اصلی برای تولید اقتصادی نامید. همچنین نظام اقتصادی از اقتصاد منابع بنیان فاصله گرفته و به اقتصاد دانش بنیان نزدیک شده است، به همین سبب ضرورت شناخت اقتصاد دانش بنیان ایجاب می کند که به بررسی این نوع از اقتصاد پرداخته شود.

اقتصاد دانش بنیان بنابر تعریف سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، بر پایه «تولید و توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات» شکل گرفته و سطح بالایی از سرمایه گذاری در آن به «ابداع» و «نوآوری» اختصاص می یابد و فناوری های کسب شده با شدت بالایی مصرف می شوند و نیروی کار از تحصیلات عالی برخوردار است.

در ایران با توجه به سیاست های کلان اقتصادی و نگاه تیزبینانه رهبر معظم انقلاب، این مقوله به عنوان یکی از پایه های محکم سیاست های اقتصادی مورد توجه و تاکید قرار گرفته است.آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری ارتقای جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید، صادرات محصول‌ها و دستیابی به رتبه نخست اقتصاد دانش بنیان در منطقه را یکی از هدف های اقتصاد مقاومتی برشمرده‌اند؛ از این رو می توان گفت که یکی از کارهایی که می تواند کمک کند تا کشور به میزان مناسبی از تولید دانش بنیان دست یابد، شناسایی و درک ضرورت اقتصاد دانش بنیان در جامعه است.با ارزش ترین دارایی در اقتصاد دانش بنیان اندوخته های فکری است، از این رو علم و خلاقیت نخبگان و کارآفرین های فعال از عوامل کلیدی در جذب، نگهداری و افزایش توانایی‌های تولیدکنندگان دانش محسوب می شود و فراهم آوردن محیطی مناسب برای نوآوری یکی از با ارزش ترین زیربناهای اقتصاد دانش بنیان به شمار می رود که باید مورد توجه قرار گیرد.

لزوم توجه به نخبگان در دستیابی به اقتصاد دانش بنیان در بیانات مقام معظم رهبری بارها مورد تاکید قرار گرفته است. ایشان ۲۲ مهر ۱۳۹۴ در دیدار شرکت کنندگان در نهمین همایش ملی نخبگان فردا فرمودند: «نخبه های جوان می توانند در اقتصاد دانش بنیان که درواقع ستون اصلی اقتصاد مقاومتی است، نقش ایفا کنند. بنشینید طرّاحی کنید، منتظر نمانید که دیگران طرّاحی کنند. شما جوان‌های نخبه در یکی از اجتماعات خودتان موضوع را همین قرار بدهید: چگونگی نقش آفرینی نخبگان جوان در اقتصاد مقاومتی یا اقتصاد دانش بنیان. گروه‌هایی به وجود بیایند، گروه‌هایی تقسیم بشوند، کار کنند، فکر کنند، مطالعه کنند، با دست پُر در این اجتماع شرکت کنند، راه بدهند، آن وقت بنیاد نخبگان از این طرحی که از درون خود نخبگان بیرون آمده، حمایت کند، پشتیبانی کند. به نظر من یک تحوّل به وجود می آید؛ هم در زمینه فکر کردن و اندیشیدن و کار کردن، هم در زمینه واقعیّت، روی زمین؛ در زمینه اقتصاد [هم ] قطعاً تحوّل به وجود می آید».

آنچه مسلم است اینکه میزان رشد علم در چند دهه گذشته و حرکت شتابان جهان کنونی برپایه دانش محوری، تصمیم گیرندگان را نیازمند توجه بیش از پیش به علم و پیشرفت های علمی می کند. از این رو توسعه علم و فناوری یکی از نیازهای گریزناپذیر، دستیابی به اقتصاد دانش‌بنیان محسوب می شود.

رهبر معظم انقلاب هم بارها با اشاره به این که قدرت علمی و فناوری، منشأ قدرت سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی است، پیشرفت اقتصاد دانش‌بنیان را مقدم بر تمام کارهای اساسی برای پیشرفت کشور دانسته اند.

ایشان درباره لزوم پرداختن به علم و فناوری در ارتباط با اقتصاد دانش‌بنیان در سخنان خود فرموده اند: اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش بنیان است.یعنی از پیشرفت های علمی استفاده می کند، به پیشرفت های علمی تکیه می کند، اقتصاد را بر محور علم قرار می دهد؛ امّا معنای آن این نیست که این اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان می توانند نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؛… تجربه های صاحبان صنعت، تجربه‌ها و مهارت‌های کارگرانی که دارای تجربه و مهارتند می تواند اثر بگذارد و می‌تواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. اینکه گفته می‌شود دانش محور، معنای آن این نیست که عناصر با تجربه صنعتگر یا کشاورز که در طول سال‌های متمادی کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام داده اند، اینها نقش ایفا نکنند؛ نخیر، نقش بسیار مهمّی هم به عهده اینها است… اینکه ما روی علم و فنّاوری تکیه می کنیم، فقط به خاطر این نیست که می خواهیم نِصاب علمی خودمان را بالا ببریم؛ پیشرفت علم و فنّاوری به پیشرفت اقتصاد کمک می کند؛ بنگاه هایی که دانش بنیان هستند می توانند به اقتصاد ملّی کمک کنند.» سخنان آیت الله خامنه ای در ارتباط با علم و فناوری نشان می دهد که ایشان اقتصاد دانش بنیان بر محور علم را متکی بر تجربه و تخصص می‌دانند و هدف از آن را پیشرفت اقتصاد ملی قلمداد می کنند.

با نگاهی به رویکرد مراکز علمی بزرگ جهان می توان دریافت که توسعه فناوری، تجاری سازی یافته‌ها و دستاوردهای تحقیقاتی یکی از کارکردهای اصلی دانشگاه ها در پیشرفت اقتصادی محسوب می شود که کارآفرینی در زمینه دانش بنیان را به عنوان یکی از ماموریت های اصلی خود قرار داده اند و در این راستا برنامه ریزی و تلاش می کنند که این امر نویدبخش آن است که این مراکز می تواند ضمن حفظ و افزایش کیفیت آموزشی و پژوهشی خود، نسبت به حل مسائل جامعه صنعتی کشور اثرگذار باشد و نقش فعال تری را در توسعه و فناوری به خصوص اقتصاد دانش بنیان ایفا کنند.

شرکت های دانش بنیان هم در این عرصه نقشی کلیدی را برعهده دارند. این شرکت ها که خصوصی یا تعاونی هستند، از روش تجاری سازی در حوزه فناوری و با ارزش افزوده بالا تشکیل می شوند. بنابراین دسترسی به ظرفیت های سرمایه گذاری برای کارآفرینان و پژوهشگران موجب هم‌افزایی علم و ثروت می شود.

فناوری همواره تأثیر فراوانی در ایجاد ثروت، اشتغال و افزایش سطح استاندارد داشته است. بر این پایه مقام معظم رهبری در چهارم شهریور امسال در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیات دولت، شرکت های دانش بنیان را به عنوان یکی از محور‌های اساسی اقتصاد مقاومتی مورد توجه ویژه ای قرار داده و در این باره خاطرنشان کرده‌اند: روی شرکت های دانش بنیان حتماً باید تکیه بشود؛ تجاری سازی علوم و فنّاوری ها، پارک های علم و فنّاوری و مانند اینها کارهای بسیار لازم و خوبی است. البتّه در تشخیص شرکت های دانش بنیان دقّت بشود، یعنی شاخصه ها و مشخّصه‌ها [معیّن بشود] و شرکت دانش بنیان استانداردسازی بشود؛ به معنای واقعی کلمه، شرکت دانش بنیان [باشد]؛ این را باید یکی از محورهای اساسی قرار داد.

در مورد مشارکت و همکاری شرکت های صنعتی دانش بنیان با دانشگاه ها و دارا بودن نیروهای شاغل متخصص باید بیان داشت که توسعه صنعت در این گونه شرکت ها بر توسعه فناوری تکیه دارد و محصول نوآورانه آن موجب تسخیر بازار های جدید می شود، بنابراین اهمیت آن در اقتصاد پویای امروز روشن است.

همچنین از مهم ترین عوامل، پیشرفت و در نهایت توسعه ملی جامعه برقراری  ارتباط نزدیک میان صنعت و دانشگاه است که دو رکن اساسی توسعه به شمار می روند.دانشگاه ها تأمین کننده نیروی انسانی متخصص و توانایی های علمی، تحقیقاتی و آزمایشگاهی مورد نیاز صنایع هستند و مراکز صنعتی هم آزمایشگاه های عملی برای تجربه آموخته های دانشگاهی محسوب می شوند و به منظور بهره‌گیری از فناوری، به نیروی انسانی متخصص، تحقیق و توسعه نیاز دارند؛ بنابراین، نیازهای متقابل این دو قطب در فرآیند توسعه، ضرورت برقراری ارتباط دانشگاه و صنعت را تعیین می کند.

آیت الله خامنه ای در چهارم شهریور ۹۱ در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیات دولت، در این مورد بیان داشته اند که همکاری بین دانشگاه‌ها و بین مراکز علمی و تحقیقاتی و دستگاه‌های خدماتی ما – مثل همین وزارت صنعت، وزارت راه، وزارت نفت، وزارت کشاورزی، این وزارت های گوناگونی که با مسائل فنّی سروکار دارند- لازم است ».

مقام معظم رهبری در هشتم مرداد امسال هم در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکت‌های دانش بنیان، در مورد لزوم توجه به شرکت های دانش بنیان فرمودند: «اگر ما ان شاءالله بتوانیم بنیانگذاری کارهای اقتصادی بر پایه دانش را پیش ببریم و به وجه غالب اقتصاد کشور تبدیل کنیم، این نه تنها به کشور قدرت اقتصادی خواهد داد، بلکه قدرت سیاسی هم خواهد داد، قدرت فرهنگی هم خواهد داد. وقتی یک کشوری احساس کرد که با علم خود، با دانش خود می‌تواند زندگی خود را و ملت خود را اداره کند و به دیگر ملت ها خدمت برساند، احساس هویت می کند، احساس شخصیت می‌کند؛ این درست همان چیزی است که ملت های مسلمان امروز به آن احتیاج دارند».در این راستا تلاش برای نفوذ و انتشار هرچه بیشتر یافته های علمی و فناورانه در فعالیت های کلان اقتصادی کشور، برنامه تحریک و ایجاد کشش بازار خدمات و کالاهای دانش بنیان، حمایت از طرح های کلان ملی، تلاش برای ایجاد صنایع وابسته، حمایت از تجاری سازی فناوری ها در کشور با به کارگیری ظرفیت های موجود در تمام استان های کشور و ایجاد فعالیت های کارآفرینی مبتنی بر فناوری از جمله توانمند سازی و حمایت از نخبگان استان ها باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.همچنین، بانک‌ها و خیرین در توسعه تجاری سازی فناوری، اشتغال نخبگان و استعدادهای برتر دانشگاهی، صادرات محصول های دانش بنیان و حمایت از فرایند های مؤثر در تقویت بخش خصوصی فعال، اولویت دادن به فعالیت های بخش خصوصی در نوآوری، توسعه کسب، کار و ایجاد صنایع مبتنی بر دانش باید در راستای برنامه ها و سیاست‌های کلی باشد. با توجه به بحث های مطرح شده در مورد اقتصاد دانش بنیان می توان به این نکته پی برد که توجه به ایده های دانش بنیان می‌تواند از مهاجرت نخبگان به خارج جلوگیری کرده و زمینه رشد، توسعه و بالنگی را در عرصه های مختلف فراهم کند. همچنین اقتصاد دانش بنیان باعث رهایی از اقتصاد تک محصولی و بدست آوردن قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی می شو

پنج ضرورت اقتصاد دانش بنیان


 (دانشجوی دکتری اقتصاد. این یادداشت در پایگاه مجازی مقام معظم رهبری درج گردیده، که توسط نشریه معارف تلخیص و ویرایش شده است.)

رهبر معظم انقلاب در دیدار با اساتید دانشگاه ها با تأکید بر ضرورت عدم توقف حرکت علمی کشور، رشد حرکت علمی را باعث بی اثر شدن تحریم ها دانستند و فرمودند: «با نگاه علمی به مسائل کشور، و توجه به علم، و پیوند دادن علم و صنعت و کشاورزی. .. تحریم ها بی اثر خواهد شد. و ما در این زمینه ها میدان کار برایمان باز است و می توانیم کار کنیم؛ شرکت های دانش بنیان یکی از اساسی ترین کارها در مقوله ی همین اقتصاد مقاومتی است که مطرح شده و درباره ی آن بحث شده است و مورد تأیید و تصدیق همه ی اطراف مسائل کشور قرار گرفته است.» اما تولیدات دانش بنیان چگونه می توانند ما را در برابر تهدیدات و حملات اقتصادی ایمن کنند و چه ضرورتی برای این تولیدات در کشور وجود دارد؟ یادداشت زیر به پنج ضرورت تحقق اقتصاد دانش بنیان در کشور می پردازد.

طبق تعریف سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، اقتصاد دانش بنیان، اقتصادی است که بر اساس «تولید و توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات» شکل گرفته و سطح بالایی از سرمایه گذاری در آن به «ابداع» و «نوآوری» اختصاص می یابد و فناوری های کسب شده با شدت بالایی مصرف می شوند و نیروی کار از تحصیلات عالی برخوردار است.[1]

یکی از مهم ترین محورهایی که در سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی به آن توجه خاصی گردیده، پیشتازی اقتصاد دانش بنیان می باشد. در همین راستا رهبر معظم انقلاب ارتقای جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانش بنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانش بنیان در منطقه را به عنوان یکی از اهداف اقتصاد مقاومتی دانستند. یکی از اموری که می تواند کمک نماید تا کشور به میزان تولید دانش بنیان دست پیدا نماید، درک ضرورت تولید دانش بنیان در جامعه می باشد. در این یادداشت سعی خواهد شد به ضرورت اقتصاد دانش بنیان اشاره گردد. این موارد عبارتند از:

 ۱. تولید بالای محصولات دانش بنیان در دنیا و سهم اندک آن در ایران

توسعه بخش خدمات قابل رقابت و همخوانی بالاخص خدمات دانش بنیان، پایه و کلید اساسی اقتصاد مدرن به شمار می آید. در سال ۲۰۱۲ حدود ۶۴ درصد از فعالیت های اقتصادی دنیا به بخش خدمات اختصاص داشت و این رقم در برخی کشورهای پیشرفته نزدیک ۸۰ درصد می باشد. آمارها نشان می دهد که تولیدات دانش بنیان در کشورهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه که کشورهای قدرتمند اقتصادی در آن عضو هستند به سرعت در حال افزایش می باشد و صادرات و تولیدات محصولات با فناوری بالا در این کشورها در این سال ها به شدت افزایش پیدا نموده است. اما سهم ایران از صادرات کالاهای با فناوری بالا نسبت به کشورهای مشابه بسیار پایین تر است. همچنین آمار مقایسه ای میان تولیدات دانش بنیان در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ حاکی از آن است که علی رغم رشد برخی از کشورها، ایران در این مدت نتوانسته آن چنان که در برخی حوزه های دیگر پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته، در تولیدات دانش بنیان نیز به آن میزان پیشرفت نماید.

با عنایت به آمار ارائه شده می توان نتیجه گرفت که کشور ایران نتوانسته از ظرفیت تولیدات دانش بنیان به خوبی در اقتصاد خویش استفاده نماید و بر خلاف اقتصاد کشورهای مدرن، اقتصاد دانش بنیان نقش بسزایی در توسعه کشورمان ایفا نمی کند. بنابراین درصورتی که قرار باشد اقتصاد کشورمان دانش بنیان شود، بایستی تغییراتی در ساختار اقتصادی کشور پدید آید.

۲. ارزش افزوده بالای محصولات دانش بنیان

بنا بر سیاست های ابلاغی رهبر معظم انقلاب یکی از اهداف مهم اقتصاد مقاومتی نیل به اهداف سند چشم انداز ۲۰ ساله و متناسب با آن نرخ رشد اقتصادی هشت درصدی می باشد. یکی از ویژگی ها و پتانسیل های تولیدات دانش بنیان، ارزش افزوده بالا و فراوان این محصولات می باشد. همچنین به دلیل مبتنی بودن این محصولات بر اساس خلاقیت، امکان تولید نسل جدید این محصولات با قابلیت های بالاتر و ارزش افزوده بیشتر و مداوم را فراهم می آورد. از این رو سرمایه گذاری بر روی این محصولات، رشد مداوم را برای کشور به ارمغان می آورد.

۳. زیرساخت های مناسب و فراوان در کشور

یکی از اموری که می تواند تولید دانش بنیان را در کشور تسهیل نماید و باعث شود این محصولات با قیمت پایین تری تولید شود، زیرساخت ها و شرایط نهادی موجود در کشور است. طبق تئوری تجارت بین الملل، هر کشور در صورتی می تواند کالایی را ارزان تر تولید نماید که تولید آن کالا بیشتر به نهاده هایی نیاز داشته باشد که آن نهاده ها در آن کشور از وفور نسبی بیشتری برخوردار باشند. تولیدات دانش بنیان برخلاف تولیدات سنتی، بر «ابتکار» و «خلاقیت» استوار است و به همین دلیل فراوانی نیروی انسانی تحصیل کرده و متخصص نقش مهمی در پدید آمدن مزیت رقابتی ایفا می کند. اگرچه ممکن است ایران در برخی شرایط نهادی ضعف داشته باشد، اما از منظر شاخص های نیروی تحصیل کرده و آموزش، در جایگاه مناسبی قرار دارد.

۴. جمعیت و تراکم بالای جمعیت شهرنشین

با عنایت به این که شرایط و زیرساخت های مناسب مانند «نیروی کار تحصیل کرده»، «خدمات اینترنتی» و «نزدیکی به بازار مصرف» در شهر ها بیشتر از دیگر مناطق مهیا است، بنابراین شهرها محل مناسب تری برای تولیدات دانش بنیان به شمار می روند. آمارها نشان می دهد جمعیت شهرنشین ایران در سال ۱۳۵۵ حدود ۴۷ درصد بوده است؛ ولی این رقم در سال۱۳۹۰، به 4/71 درصد رسیده است. این به این معنی است که در این سال ها جمعیت شهری کشور ۱.۵ برابر شده است. این مسأله اقتضا می کند ظرفیت تولیدی کشور متناسب با تراکم جمعیتی تغییر پیدا نماید. این در حالی است که تولیدات سنتی توانایی پاسخگویی به نیازهای افراد شهرنشین را ندارد و متناسب با ظرفیت نیست. از این رو تغییر نهادهای تولید و حرکت به سمت تولیدات دانش بنیان امری ضروری و حیاتی است.

 ۵. جایگاه اقتصاد دانش بنیان در استقلال کشور

پنجمین دلیل برای ضرورت اقتصاد دانش بنیان در اقتصاد کشور، دشواری و زمان بر بودن تولید این محصولات در داخل است. معمولاً ساخت محصولات دانش بنیان نیازمند صرف هزینه و زمان بالایی است و همین امر باعث ایجاد انحصار در این محصولات می گردد. بنابراین چنین ویژگی باعث شده تا در صورت قطع صادرات این محصولات به ایران از سوی دشمنان خارجی، امکان تولید آن در کوتاه مدت برای ما وجود نداشته باشد. این مسأله می تواند در تولید کشور نقصان های زیادی پدید آورد. به همین دلیل برنامه ریزی به منظور فراهم آوری زیرساخت های توسعه محصولات دانش بنیان به منظور حفظ استقلال ضرورتی انکارناپذیر است.

۱۰ اقدام مهم برای توسعه دانش بنیان اقتصاد کشور


یکی از عناصری که اقتصاد کشورها را به دو دسته پیشرفته و در حال توسعه تقسیم می‌کند، عنصر دانش است. در چند سال اخیر مفهوم اقتصاد دانش بنیان به شکلی جدی در کشور مطرح شده است به طوریکه بند ۲ سیاست های اقتصاد مقاومتی در مورد اقتصاد دانش بنیان است و همچنین یکی از بخش های اصلی برنامه ششم توسعه کشور نیز در خصوص توسعه دانش بنیان اقتصاد کشور می باشد. جایی که دانش و تجربه در ارائه خدمات و محصولات از اهمیت کلیدی برخوردار است. بنابراین اگر بتوانیم عمده درآمد کشور را از راه دانش بدست بیاوریم و خرید و فروش دانش در کشور را به رسمیت بشناسیم، آن وقت است که می توانیم بگوییم اقتصادمان، دانش بنیان است. اقتصاد دانش‌بنیان همراستایی دو مفهوم دانش و ثروت است.  به طوریکه درآمدزایی و ایجاد ثروت از دانش بحث این روزهای اقتصاد دانش بنیان شده است. طبق آخرین گزارش بانک جهانی مربوط به سال ۲۰۱۲، ایران رتبه ۹۴ را در میان تمامی اقتصادهای دنیا در اقتصاد دانش بنیان کسب کرده که پس از آن هنوز رتبه بندی جدیدی ارائه نشده ولی پیش بینی می شود با توجه به تلاش ها و اقدامات رو به رشد انجام گرفته، شاهد رشد وضعیت اقتصاد دانش بنیان در رتبه بندی بعدی در این زمینه باشیم. نکته مهم دیگر اینکه در افق ۱۴۰۴ قرار بر این است که ۲۰ درصد از درآمد کشور از فعالیت های دانشی تامین شود، پس با توجه به مهلت ۸ ساله باقی مانده لازم است بدانیم، دانش بنیان کردن اقتصاد کشور و به دنبال آن دانش بنیان کردن جامعه از اموری است که خوب انجام دادن آن به هیچ وجه آسان نیست. هدف از این یادداشت این است که خوب انجام دادن آن را آسان تر نماید. بنابراین به ۱۰ اقدام مهم می پردازیم که می‌تواند راهنمای دست اندرکاران مدیریت و برنامه ریزی کشور در مسیر اقتصاد دانش بنیان باشد:

اقتصاد دانش بنیان | اقدام ۱: فرهنگ دانش بنیان

می بایست باورها و تفکرات جدیدی جایگزین باورها و تفکرات قدیمی و کهنه شود. باید فرهنگی ایجاد شود که حامی خبرگان و دانشکاران باشد و با طراحی سیستم‌های پاداش مبتنی بر دانش حامی فرهنگ درآمدزایی از دانش شویم. بایستی فرهنگ استخدام‌های مبتنی بر دانش و شایستگی جایگزین استخدام‌های رابطه ای و کم‌تخصص شود. همچنین با آموزش مستمر و تحرک بخشی، فرهنگ تولید محصولات و خدمات دانشی در بین سازمان‌ها تقویت گردد.

اقتصاد دانش بنیان | اقدام ۲: مدیریت دانش محور

لازم است همه وزارتخانه‌ها و دستگاه های زیرمجموعه آنها و بخش خصوصی نسبت به ایجاد و ابلاغ پستی به نام مدیر ارشد دانش (CKO) به عنوان نقشی استراتژیک در توسعه دانش بنیان اقتصاد اهتمام نمایند. باید بدانیم دانش در اقتصاد دانش‌ بنیان ماهیتی استراتژیک برای کشور دارد و علاوه بر اینکه باید در لایه ارشد سازمان‌ها به آن توجه شود، می‌بایست مدیریت وزارتخانه‌ها و دستگاه ها مبتنی بر دانش باشند و تصمیم‌گیری‌های مدیریتی رنگ و بوی دانشی به خود بگیرند. ضمنا بهبود سیستم‌های مدیریتی کشور به مدیریت دانش محور و همه گیر شدن استفاده از سیستم‌های مدیریت دانش محور به طور حتم، ضریب افزایش بهره وری در سازمان ها را به شدت افزایش خواهد داد.

اقتصاد دانش بنیان | اقدام ۳: کار دانش بنیان

هنوز انجام کار دانشی و تزریق تفکر به کارها در بسیاری از وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی و خصوصی کشور به رسمیت شناخته نشده است. طبق آخرین گزارش جهانی نوآوری در سال ۲۰۱۶، ایران رتبه ۱۰۲ معیار دانشکار (Knowledge Worker) را به خود اخصاص داده است. یعنی کارمندان و مدیران ما کمتر کار دانشی انجام می دهند و بیشتر به جنبه اجتماعی کارها توجه می شود. در حالیکه کار دانشی می بایست جزو وظایف روزانه افراد باشد. یک فرد باید بتواند به طور مستمر دانش‌های جدید را شناسایی کند، از دانش‌های دیگران استفاده نماید و با قدرت تحلیل بالا محصولات و خدمات دانشی را برای سازمان متبوع خود طراحی، تولید و به فروش برساند.

کارکنان دانشی یا دانشکاران، کوچکترین جزء سازنده اقتصاد دانش بنیان
کارکنان دانشی یا دانشکاران، کوچکترین جزء سازنده اقتصاد دانش بنیان

اقتصاد دانش بنیان | اقدام ۴: سرمایه گذاری در دارایی های نامشهود

از اقدامات مهم دیگر در توسعه دانش بنیان اقتصاد، افزایش هزینه‌های تحقیق و توسعه درون سازمانی، تقویت برند، ثبت اختراع، تولید درون‌زای دانش فنی و غیره در بخش عمومی و خصوصی است. هم اکنون در اغلب سازمان‌های کشور، تنها به محاسبه ارزش دفتری  سازمان‌ها توجه می‌شود و به دارایی‌های نامشهود آنها در قیمت گذاری و تعیین ارزش توجه چندانی وجود ندارد. به عنوان مثال جایگاه برندهای یک کشور نشان دهنده وضعیت توسعه یافتگی اقتصاد دانش بنیان در آن کشور است.

اقتصاد دانش بنیان | اقدام ۵: شهرها و مناطق دانش بنیان

لازم است وزارتخانه های مرتبط، نسبت به ایجاد و توسعه شهرها و مناطق دانش بنیان با همکاری شهرداری ها و شوراهای شهر اهتمام نمایند. شهرهای آینده، شهرهای دانشی هستند. شهری که سرمایه‌های درون شهر را شناسایی و به عنوان یک اهرم برای توسعه شهر استفاده می‌کند. از مصادیق یک شهر دانشی می‌توان به جذب استعدادها، برندینگ شهری، توانایی پاسخگویی به موقع به حوادث شهری، بالا بودن شاخص‌های علم و فناوری در شهر مثل پارک‌های علم و فناوری و شرکت های دانش بنیان، وجود پایگاه یکپارچه دانش شهری، وضعیت سرمایه گذاری‌های دانشی در شهر، قابلیت نوآوری شهر در تمامی حوزه‌های زندگی شهری و  غیره اشاره کرد. علاوه بر این، شکل دهی و توسعه مناطق دانش بنیان موفق در سطح کشور و خاورمیانه و ایجاد هاب‌ها و خوشه‌های منطقه ای در سراسر کشور تاثیر مثبتی در توسعه مناطق دانش بنیان می گذارد که نیازمند اهتمام جدی دولت و همکاری موثر میان وزارتخانه ها است.

شهرهای دانشی بخشی از پازل اقتصاد دانش بنیان
شهرهای دانشی بخشی از پازل اقتصاد دانش بنیان

اقتصاد دانش بنیان | اقدام ۶: دانشگاه کارآفرین

درصد ناچیزی از درآمد دانشگاه ها از محل فروش دانش و انتقال فناوری است. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری باید توجه ویژه ای به اصلاح فرهنگ مدرک گرایی و تعیین دوره عمر برای مدارک تحصیلی دانشگاهی داشته باشد. لازم است سایت های منبع باز به زبان‌های فارسی و بین المللی برای یادگیری با همکاری دانشگاه‌های کشور ایجاد شود. می بایست به جای تاکید بیش از حد به تولید مقاله به تاثیرگذاری مقالات و دانش ها در زندگی عموم جامعه، صنایع و کسب و کار تاکید مضاعف داشت. افزایش سهم همکاری در تحقیقات کاربردی بین صنعت و دانشگاه و اهتمام جدی به تغییر ماهیت دانشگاه ها در تبدیل شدن به دانشگاه کارآفرین یک دغدغه جدی در کشور است. روش‌های آموزشی فعلی دانشگاه ها نیز جوابگوی نیاز صنعت در شرایط پیچیده فعلی نیست.

اقتصاد دانش بنیان | اقدام ۷: بازار دانش

بازار فروش مناسبی برای محصولات و خدمات شرکت های دانش بنیان وجود ندارد و اگر شرکت‌های دانش‌بنیان محصول یا خدمت دانشی با کیفیت و با قیمت رقابتی هم تولید کنند باز با مشکل فروش و صادرات محصولات و خدمات دانشی خود مواجه اند. شرکت‌های دانش بنیان نیز می‌باست با ابزارهای مدیریتی، روش‌های تجاری‌سازی و بازاریابی دانش بیشتر آشنا شوند.

اقتصاد دانش بنیان |اقدام ۸: صنایع دانش بنیان

کدام صنایع بیشتر از بقیه صنایع در حال خرید و فروش دانش هستند. برخی صنایع در دنیا مانند صنعت فناوری اطلاعات، بیمه، بیوتکنولوژی، بهداشت و درمان، هوافضا و غیره صنایع دانش بنیان هستند. اگر بخواهیم به اقتصاد دانش بنیان برسیم باید سرمایه گذاری بیشتری روی این صنایع انجام دهیم.

اقتصاد دانش بنیان | اقدام ۹: حقوق مالکیت فکری

از اقدامات مهم دیگر در اقتصاد دانش بنیان، حفظ حقوق مالکین دارایی های فکری است. مصادیق دارایی های فکری شامل کپی رایت، پتنت، طراحی صنعتی، علائم تجاری، اسرار تجاری و غیره است. نکته مهم اینکه قوانین خوبی برای حمایت از مالکیت فکری در کشور وجود دارد و به معاهدات بین المللی هم ملحق شده ایم اما غالب سازمان ها و افراد حقیقی آگاهی کمی از این قوانین دارند. به عنوان مثال حقوق انحصاری ثبت اختراع توسط دولت تا ۲۰ سال به مخترع داده می شود و مخترع می تواند استفاده تجاری از اختراع خود داشته باشد. بسیاری از شرکت های معتبر دنیا با ثبت اختراعات متعدد و فروش آنها نه تنها سود بالایی بدست می آورند بلکه از به سرقت رفتن آن توط رقبا نیز جلوگیری می کنند زیرا مورد حمایت قانون هستند.

اقتصاد دانش بنیان | اقدام ۱۰: نوآوری مستمر

باید یاد بگیریم که دانش نیز تاریخ مصرف دارد. اقتصادی موفق است که با تکیه بر دانش، دائما نوآوری می کند، نیازها را زودتر از دیگران کشف می کند و بهتر از دیگران به آن پاسخ می دهد و این درون مایه اصلی نوآوری مستمر است.

به گفته بانک جهانی دانش رکن توسعه است. بنابراین پیگیری و تلاش برای پیشبرد موثر این اقدامات در راستای توسعه دانش بنیان اقتصاد کشور ضروری است.

نقش اقتصاد دانش بنیان دراشتغال پایدار


 

اقتصاد دانش بنیان از پایه های سیاست های اقتصاد مقاومتی محسوب می شود و نقش مهمی در ایجاد اشتغال پایدار دارد که با برنامه ریزی و تلاش در استفاده از دانش و خلاقیت نخبگان و فراهم آوردن محیطی مناسب برای نوآوری می تواند راهگشای بسیاری از مسائل جامعه شود.

دانش در عصر جدید اقتصادی، منبع اصلی ثروت به شمار می رود و این دوره  را عصر دانش می نامند. از این رو دانش را می توان عامل اصلی برای تولید اقتصادی نامید. همچنین نظام اقتصادی از اقتصاد منابع بنیان فاصله گرفته و به اقتصاد دانش بنیان نزدیک شده است، به همین سبب ضرورت شناخت اقتصاد دانش بنیان ایجاب می کند که به بررسی این نوع از اقتصاد پرداخته شود.

اقتصاد دانش بنیان بنابر تعریف سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، بر پایه «تولید و توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات» شکل گرفته و سطح بالایی از سرمایه گذاری در آن به «ابداع» و «نوآوری» اختصاص می یابد و فناوری های کسب شده با شدت بالایی مصرف می شوند و نیروی کار از تحصیلات عالی برخوردار است.

در ایران با توجه به سیاست های کلان اقتصادی و نگاه تیزبینانه رهبر معظم انقلاب، این مقوله به عنوان یکی از پایه های محکم سیاست های اقتصادی مورد توجه و تاکید قرار گرفته است.آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری ارتقای جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید، صادرات محصول‌ها و دستیابی به رتبه نخست اقتصاد دانش بنیان در منطقه را یکی از هدف های اقتصاد مقاومتی برشمرده‌اند؛ از این رو می توان گفت که یکی از کارهایی که می تواند کمک کند تا کشور به میزان مناسبی از تولید دانش بنیان دست یابد، شناسایی و درک ضرورت اقتصاد دانش بنیان در جامعه است.با ارزش ترین دارایی در اقتصاد دانش بنیان اندوخته های فکری است، از این رو علم و خلاقیت نخبگان و کارآفرین های فعال از عوامل کلیدی در جذب، نگهداری و افزایش توانایی‌های تولیدکنندگان دانش محسوب می شود و فراهم آوردن محیطی مناسب برای نوآوری یکی از با ارزش ترین زیربناهای اقتصاد دانش بنیان به شمار می رود که باید مورد توجه قرار گیرد.

لزوم توجه به نخبگان در دستیابی به اقتصاد دانش بنیان در بیانات مقام معظم رهبری بارها مورد تاکید قرار گرفته است. ایشان ۲۲ مهر ۱۳۹۴ در دیدار شرکت کنندگان در نهمین همایش ملی نخبگان فردا فرمودند: «نخبه های جوان می توانند در اقتصاد دانش بنیان که درواقع ستون اصلی اقتصاد مقاومتی است، نقش ایفا کنند. بنشینید طرّاحی کنید، منتظر نمانید که دیگران طرّاحی کنند. شما جوان‌های نخبه در یکی از اجتماعات خودتان موضوع را همین قرار بدهید: چگونگی نقش آفرینی نخبگان جوان در اقتصاد مقاومتی یا اقتصاد دانش بنیان. گروه‌هایی به وجود بیایند، گروه‌هایی تقسیم بشوند، کار کنند، فکر کنند، مطالعه کنند، با دست پُر در این اجتماع شرکت کنند، راه بدهند، آن وقت بنیاد نخبگان از این طرحی که از درون خود نخبگان بیرون آمده، حمایت کند، پشتیبانی کند. به نظر من یک تحوّل به وجود می آید؛ هم در زمینه فکر کردن و اندیشیدن و کار کردن، هم در زمینه واقعیّت، روی زمین؛ در زمینه اقتصاد [هم ] قطعاً تحوّل به وجود می آید».

آنچه مسلم است اینکه میزان رشد علم در چند دهه گذشته و حرکت شتابان جهان کنونی برپایه دانش محوری، تصمیم گیرندگان را نیازمند توجه بیش از پیش به علم و پیشرفت های علمی می کند. از این رو توسعه علم و فناوری یکی از نیازهای گریزناپذیر، دستیابی به اقتصاد دانش‌بنیان محسوب می شود.

رهبر معظم انقلاب هم بارها با اشاره به این که قدرت علمی و فناوری، منشأ قدرت سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی است، پیشرفت اقتصاد دانش‌بنیان را مقدم بر تمام کارهای اساسی برای پیشرفت کشور دانسته اند.

ایشان درباره لزوم پرداختن به علم و فناوری در ارتباط با اقتصاد دانش‌بنیان در سخنان خود فرموده اند: اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش بنیان است.یعنی از پیشرفت های علمی استفاده می کند، به پیشرفت های علمی تکیه می کند، اقتصاد را بر محور علم قرار می دهد؛ امّا معنای آن این نیست که این اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان می توانند نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؛… تجربه های صاحبان صنعت، تجربه‌ها و مهارت‌های کارگرانی که دارای تجربه و مهارتند می تواند اثر بگذارد و می‌تواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. اینکه گفته می‌شود دانش محور، معنای آن این نیست که عناصر با تجربه صنعتگر یا کشاورز که در طول سال‌های متمادی کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام داده اند، اینها نقش ایفا نکنند؛ نخیر، نقش بسیار مهمّی هم به عهده اینها است… اینکه ما روی علم و فنّاوری تکیه می کنیم، فقط به خاطر این نیست که می خواهیم نِصاب علمی خودمان را بالا ببریم؛ پیشرفت علم و فنّاوری به پیشرفت اقتصاد کمک می کند؛ بنگاه هایی که دانش بنیان هستند می توانند به اقتصاد ملّی کمک کنند.» سخنان آیت الله خامنه ای در ارتباط با علم و فناوری نشان می دهد که ایشان اقتصاد دانش بنیان بر محور علم را متکی بر تجربه و تخصص می‌دانند و هدف از آن را پیشرفت اقتصاد ملی قلمداد می کنند.

با نگاهی به رویکرد مراکز علمی بزرگ جهان می توان دریافت که توسعه فناوری، تجاری سازی یافته‌ها و دستاوردهای تحقیقاتی یکی از کارکردهای اصلی دانشگاه ها در پیشرفت اقتصادی محسوب می شود که کارآفرینی در زمینه دانش بنیان را به عنوان یکی از ماموریت های اصلی خود قرار داده اند و در این راستا برنامه ریزی و تلاش می کنند که این امر نویدبخش آن است که این مراکز می تواند ضمن حفظ و افزایش کیفیت آموزشی و پژوهشی خود، نسبت به حل مسائل جامعه صنعتی کشور اثرگذار باشد و نقش فعال تری را در توسعه و فناوری به خصوص اقتصاد دانش بنیان ایفا کنند.

شرکت های دانش بنیان هم در این عرصه نقشی کلیدی را برعهده دارند. این شرکت ها که خصوصی یا تعاونی هستند، از روش تجاری سازی در حوزه فناوری و با ارزش افزوده بالا تشکیل می شوند. بنابراین دسترسی به ظرفیت های سرمایه گذاری برای کارآفرینان و پژوهشگران موجب هم‌افزایی علم و ثروت می شود.

فناوری همواره تأثیر فراوانی در ایجاد ثروت، اشتغال و افزایش سطح استاندارد داشته است. بر این پایه مقام معظم رهبری در چهارم شهریور امسال در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیات دولت، شرکت های دانش بنیان را به عنوان یکی از محور‌های اساسی اقتصاد مقاومتی مورد توجه ویژه ای قرار داده و در این باره خاطرنشان کرده‌اند: روی شرکت های دانش بنیان حتماً باید تکیه بشود؛ تجاری سازی علوم و فنّاوری ها، پارک های علم و فنّاوری و مانند اینها کارهای بسیار لازم و خوبی است. البتّه در تشخیص شرکت های دانش بنیان دقّت بشود، یعنی شاخصه ها و مشخّصه‌ها [معیّن بشود] و شرکت دانش بنیان استانداردسازی بشود؛ به معنای واقعی کلمه، شرکت دانش بنیان [باشد]؛ این را باید یکی از محورهای اساسی قرار داد.

در مورد مشارکت و همکاری شرکت های صنعتی دانش بنیان با دانشگاه ها و دارا بودن نیروهای شاغل متخصص باید بیان داشت که توسعه صنعت در این گونه شرکت ها بر توسعه فناوری تکیه دارد و محصول نوآورانه آن موجب تسخیر بازار های جدید می شود، بنابراین اهمیت آن در اقتصاد پویای امروز روشن است.

همچنین از مهم ترین عوامل، پیشرفت و در نهایت توسعه ملی جامعه برقراری  ارتباط نزدیک میان صنعت و دانشگاه است که دو رکن اساسی توسعه به شمار می روند.دانشگاه ها تأمین کننده نیروی انسانی متخصص و توانایی های علمی، تحقیقاتی و آزمایشگاهی مورد نیاز صنایع هستند و مراکز صنعتی هم آزمایشگاه های عملی برای تجربه آموخته های دانشگاهی محسوب می شوند و به منظور بهره‌گیری از فناوری، به نیروی انسانی متخصص، تحقیق و توسعه نیاز دارند؛ بنابراین، نیازهای متقابل این دو قطب در فرآیند توسعه، ضرورت برقراری ارتباط دانشگاه و صنعت را تعیین می کند.

آیت الله خامنه ای در چهارم شهریور ۹۱ در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیات دولت، در این مورد بیان داشته اند که همکاری بین دانشگاه‌ها و بین مراکز علمی و تحقیقاتی و دستگاه‌های خدماتی ما – مثل همین وزارت صنعت، وزارت راه، وزارت نفت، وزارت کشاورزی، این وزارت های گوناگونی که با مسائل فنّی سروکار دارند- لازم است ».

مقام معظم رهبری در هشتم مرداد امسال هم در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکت‌های دانش بنیان، در مورد لزوم توجه به شرکت های دانش بنیان فرمودند: «اگر ما ان شاءالله بتوانیم بنیانگذاری کارهای اقتصادی بر پایه دانش را پیش ببریم و به وجه غالب اقتصاد کشور تبدیل کنیم، این نه تنها به کشور قدرت اقتصادی خواهد داد، بلکه قدرت سیاسی هم خواهد داد، قدرت فرهنگی هم خواهد داد. وقتی یک کشوری احساس کرد که با علم خود، با دانش خود می‌تواند زندگی خود را و ملت خود را اداره کند و به دیگر ملت ها خدمت برساند، احساس هویت می کند، احساس شخصیت می‌کند؛ این درست همان چیزی است که ملت های مسلمان امروز به آن احتیاج دارند».در این راستا تلاش برای نفوذ و انتشار هرچه بیشتر یافته های علمی و فناورانه در فعالیت های کلان اقتصادی کشور، برنامه تحریک و ایجاد کشش بازار خدمات و کالاهای دانش بنیان، حمایت از طرح های کلان ملی، تلاش برای ایجاد صنایع وابسته، حمایت از تجاری سازی فناوری ها در کشور با به کارگیری ظرفیت های موجود در تمام استان های کشور و ایجاد فعالیت های کارآفرینی مبتنی بر فناوری از جمله توانمند سازی و حمایت از نخبگان استان ها باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.همچنین، بانک‌ها و خیرین در توسعه تجاری سازی فناوری، اشتغال نخبگان و استعدادهای برتر دانشگاهی، صادرات محصول های دانش بنیان و حمایت از فرایند های مؤثر در تقویت بخش خصوصی فعال، اولویت دادن به فعالیت های بخش خصوصی در نوآوری، توسعه کسب، کار و ایجاد صنایع مبتنی بر دانش باید در راستای برنامه ها و سیاست‌های کلی باشد. با توجه به بحث های مطرح شده در مورد اقتصاد دانش بنیان می توان به این نکته پی برد که توجه به ایده های دانش بنیان می‌تواند از مهاجرت نخبگان به خارج جلوگیری کرده و زمینه رشد، توسعه و بالنگی را در عرصه های مختلف فراهم کند. همچنین اقتصاد دانش بنیان باعث رهایی از اقتصاد تک محصولی و بدست آوردن قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی می شو

اقتصاد مقاومتی: بررسی موانع توسعه اقتصاد دانش بنیان


یکی از موضوعات مهم تأکیدشده در سیاست­های کلی اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش ­بنیان است و حمایت های سطحی دولت از واحدهای دانش ­بنیان بالاخص و سایر شرکت­ها بطور عام یکی از موانع ارتقاء این واحدها و در نتیجه مانعی برای تحقق اقتصاد مقاومتی تلقی می شود.

اقتصاد مقاومتی: بررسی موانع توسعه اقتصاد دانش بنیان

به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ یکی از موضوعات مهم تأکیدشده در سیاست­های کلی اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش ­بنیان، نوآوری و انتقال دانش و فناوری است. با توجه به اهمیت موضوع و رابطه تنگاتنگ توسعه فناوری با اقتصاد مقاومتی، بررسی موانع اساسی در پیشبرد این سیاست اهمیت مضاعفی می­ یابد که در ادامه موردبررسی قرار می­گیرد.
در جهان امروز، علم و فناوری جایگاه ویژه­ای دارد به طوری که وجه تمایز کشورهای توسعه یافته از کشورهای در حال توسعه را می توان، تفاوت در زیرساخت­های علم و فناوری و توسعه آن برشمرد. همچنین علم و فناوری بعنوان ابزار برتر، تعیین کننده پیروز رقابت در عرصه­های مختلف اقتصادی- اجتماعی در سطوح ملی و جهانی است.
گرچه از آغاز قرن بیست و یکم، کشور، رشد و توسعه قابل ملاحظه­ای در تولید علم داشته است اما رشد و توسعه علمی لزوما به مفهوم رشد و توسعه فناوری نیست و کشور نتوانسته جایگاه مطلوبی را در حوزه فناوری کسب کند. (کسب رتبه پانزدهم ایران در تولید علم و رتبه 120 در حوزه فناوری (از 143 کشور) در سال 2014)
در این نوشتار تلاش شده، به بررسی عوامل خارجی بازدارنده ایجاد و توسعه فناوری و مبانی ایجاد و توسعه فناوری دربنگاه تولیدی پرداخته شود.
عوامل خارجی بازدارنده ایجاد و توسعه فناوری: این عوامل که از خارج بنگاه تولیدی بر آن اعمال می­گردد، موجب سلب انگیزه برای ایجاد و توسعه فناوری در بنگاها می­شود. در ادامه، تاثیر ساختار صنایع کشور، واردکنندگان "کالا و خدمات" و حمایت­های بی برنامه دولت بعنوان برخی از عوامل خارجی بازدارنده ایجاد و توسعه فناوری، بررسی می شود.
ساختار صنایع کشور: اکثر صنایع کشور، صنایع مونتاژی ­است. در این گروه از صنایع، تحقیق و توسعه، بیشتر جزئی و عمدتا کپی­برداری و مهندسی معکوس است و احتمال توسعه فناوری در این گروه از صنایع، محدود بوده و اکثرا این صنایع فاقد مراکز تحقیق و توسعه فعال می­باشند؛ این در صورتی است که در یک بنگاه تولیدی، از واحد تحقیق و توسعه بعنوان موتور محرکه و قلب بنگاه یاد می­گردد؛ به همین دلیل در کشورهای توسعه یافته، بنگاهی را نمی توان یافت که فاقد واحد تحقیق و توسعه فعال باشد. این در حالی است که در کشور ما با 87 هزار بنگاه تولیدی، فقط 1500 بنگاه دارای واحد تحقیق و توسعه­اند (نه لزوما فعال). از سوی دیگر با توجه به اینکه اکثر بنگاه­های بزرگِ کشور دولتی است و بقا و تداوم فعالیت این بنگاه­ها را سیاست­های حمایتی دولتی (انحصار، تعرفه بالا) فراهم می نماید بنابراین انگیزه برای تحقیق و توسعه و ماندگاری در بازار رقابتی کنونی احساس نمی­شود (ماندگاری این بنگاه­ها وابسته به حمایت­ها و سیاست­های دولتی است نه ایجاد و توسعه توانایی درونی)

واردکنندگان کالا و خدمات: وابستگی کشور به واردات کالا­ها و خدمات در سالیان گذشته، باعث ایجاد ذی­نفعان قدرتمند (واردکنندگان) در این حوزه شده است. هرگونه تلاش برای ایجاد فناوری در کشور و تولید کالا در داخل، منافع این گروه­ها را در معرض خطر قرار می­دهد و این گروه، به روش ها و ابزار­های گوناگون، مانع ایجاد و توسعه فناوری بومی در کشور می شوند. بدیهی است در هر برنامه­ریزی برای توسعه فناوری در کشور بایستی این گروه اثرگذار مد نظر قرار گیرد. همچنین ورود کالاها از مبادی غیر رسمی (کالاهای قاچاق)، آثار زیانبار مضاعفی را در پی خواهد داشت.
حمایت بی برنامه دولت از بنگاه­های تولیدی: حمایت های سطحی دولت از واحدهای دانش ­بنیان بالاخص و سایر شرکت­ها بطور عام، در عدم ارتقاء این شرکت­ها تاثیرپذیر است. نحوه حمایت­های دولت علاوه بر اینکه واحد­های تولیدی را از کسب توانایی برای رقابت در بازار­ با تحولات گسترده و سریع دور کرده، موجب شده با گذشت زمان این شرکت­ها به حمایت­های دولتی وابسته تر شوند بطوریکه در اکثر مواقع، بنگاه­های تولیدی دوران بلوغ خود را تجربه نمی­کنند.
مبانی ایجاد و توسعه فناوری دربنگاه تولیدی: برای اینکه بنگاه تولیدی به بنگاه نوآور تبدیل شود نیاز است جریان­ها و فعالیت­های موجود در نیل به ایجاد وتوسعه فناوری حرکت نمایند اما نویسنده تلاش دارد در ادامه به بررسی دو اصطلاح مبنایی، مراتب و مراحل ایجاد و توسعه فناوری  بپردازد که موجب ساده سازی  پیچیدگی­های موجود در مراکز فناوری و شناخت بهتر آن می­گردد.

مراتب ایجاد و توسعه فناوری: مقصود از مراتب ایجاد و توسعه فناوری، بررسی سیر زمانی ایجاد تا بلوغ کالا­ها و خدمات برای اولین بار در کشور­های توسعه یافته و در حال توسعه است. بر این اساس، مراتب به ایجاد توانایی و توسعه توانایی تقسیم می شود.
ایجاد توانایی: شرایط برای تولید کالا و خدمات برای اولین بار در کشور­های توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت است.
ایجاد توانایی در کشور­های توسعه یافته: در این گروه از کشور­ها ایجاد کالا ناشی از تحقیقات گسترده و صرف هزینه های بالا  می باشد. به علت تولید کالا برای اولین بار، کالا کیفیت بالایی نداشته و بازار مصرف این کالاها به علت قیمت بالا و ناشناخته بودن، گروه­های ثروتمند و طبقات خاص می باشد. با توجه به محدود بودن تولیدکنندگان و قیمت گذاری انحصاری، سود هنگفتی برای تولیدکنندگان ایجاد می شود که این سود علاوه بر پوشش هزینه­های تحقیقاتی، منابع لازم برای توسعه محصول و ارتقاء کیفیت آن را فراهم می­آورد.
ایجاد توانایی در کشور­های در حال توسعه: در این گروه از کشورها ایجاد کالا ناشی از کپی­برداری و مهندسی معکوس می­باشد. هزینه تمام شده برای تولید کالا بالا است (نه به اندازه کشور­های توسعه یافته)، "ولی باید توجه داشت که این کالا در سالیان گذشته توسط کشور­های توسعه یافته تولید شده و در طی زمان بر کیفیت محصول افزوده و قیمت تمام شده آن کاهش یافته است" بنابراین کالای تولیدی کشور­­های در حال توسعه که کیفیت بالایی نداشته و قیمت تمام شده آن نسبتا بالا است، توانایی رقابت با کالای کشورهای توسعه یافته با بازار­های گسترده را ندارد و در نبود سیاست­های حمایتی کشور­های در حال توسعه، این کالا­ها توانایی رقابت را نداشته و حذف خواهند شد.

توسعه توانایی: شرایط برای توسعه کالا برای کشور­های توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت می­باشد که در ادامه بررسی می شود.:
توسعه توانایی در کشور­های توسعه یافته: در این گروه از کشور­ها توسعه کالا و خدمات به صورت پیوسته و همزمان با رشد بازار و مهارت­ها صورت می­گیرد. با گذشت زمان و توسعه محصول، تیم­های منسجم و به هم پیوسته ایجاد شده که ایجاد این تیم­ها موجب فزونی توسعه فرایند­ها و افزایش رقابت برای تولید کالا و خدمات در بازار می­شود و در نهایت با توسعه بازار و بکارگیری فناوری­های گوناگون، رشد و توسعه محصول شدت گرفته و کالا و خدمات با کیفیت بالا و قیمت پایین عرضه می شود.
توسعه توانایی در کشور­های در حال توسعه: در این گروه از کشور­ها بستر توسعه کالا و خدمات، شرایط نرمالی را تجربه نمی­کند زیرا تولیدکنندگان با رقبایی قدرتمند و با تجربه از کشور­های توسعه یافته مواجه هستند. همچنین  بستر قیمت گذاری آزاد کالا و خدمات، وجود ندارد به علت پایین آمدن حاشیه سود، سرمایه برای ایجاد و توسعه تیم­ها فراهم نبوده و فعالیت­ها عمدتا تک بعدی و با کیفیت پایین می باشد و ادامه حیات این بنگاه­ها با سیاست­های حمایتی گسترده امکان­پذیر می باشد.

مراحل ایجاد و توسعه فناوری: ایجاد کالا و خدمات از مرحله ایده تا بلوغ فناری دارای مراحل مختلف و شاخص­های ویژه برای ارزیابی مراحل مختلف می­باشد که در جدول (3) خلاصه شده ­اند.

باید توجه داشت که سیاست­های حمایتی در هر مرحله، باید متناسب با آن مرحله باشد و سیاست های حمایتی، بستر ارتقاء و بلوغ واحدهای تولیدی را فراهم نماید و نیز انگیزه ایجاد و توسعه فناوری برای سایر بنگاه­های تولیدی را ایجاد نماید اما عمده حمایت­های انجام گرفته در کشور برای توسعه فناوری واحد­های تولیدی، عمدتا مالی است که اکثرا این حمایت­ها برای پوشش ضعف و شکاف کیفی و قیمتی تولید­های فناورانه می­باشد و کمتر باعث تقویت توانایی داخلی واحدهای تولیدی شده و با قطع حمایت­ها به موجودیت و استقلال واحد، آسیب جدی وارد می­شود.

نکات تکمیلی:
سیاستگذاری در حوزه ایجاد و توسعه فناوری­ها به نحوی باشد که ضمن اجبار یا ایجاد انگیزه برای ارتقاء و توسعه سطح فناوری بنگاه­های تولیدی (با ایجاد واحد­های تحقیق و توسعه در داخل بنگاه تولیدی یا ارتباط با سایر مراکز تحقیقاتی)، در مدت زمان معین به حد مشخصی از قابلیت­های فناورانه درونی دست یابند بنابراین تا زمانی که بنگاه­های تولیدی بزرگ بتوانند موجودیت خود را از طریق کسب سیاست­های حمایتی دولتی فراهم نمایند چه نیازی است به ریسک فعالیت­های فناورانه.
سیستم مدیریت جزیره ­ای در حوزه فناوری نه­ تنها در جذب، انتقال و ارتقاء فناوری­های خارجی، نتوانسته موفقیتی را کسب کند بلکه در ایجاد و توسعه فناوری بومی در بنگاه­های تولیدی نیز ناموفق بوده است.
گرچه پر ­کردن شکاف فناوری شکل­گرفته با سایر کشورها با تزریق منابع مالی و برخی سیاست­های سطحی در کوتاه­مدت نقش مسکن را دارد، ولی باید با سیاست­های همه جانبه و کنترل عوامل خارجی و داخلی ایجاد و توسعه فناوری و کنترل سایر فعالیت­های اقتصادی، در کنترل و پر­کردن شکاف ایجاد شده کوشید.
افزایش منابع مالی  تزریق شده به بخش پژوهش توسط دولت، گرچه می تواند در افزایش "سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی"  موثر باشد اما بکارگیری موثر منابع و همچنین مشارکت بخش خصوصی در تخصیص منابع مالی، می­تواند مسیر توسعه فعالیت­های فناورانه در کشور را هموارتر نماید.